بیا یکم به دور از حاشیهها باهم حرف حساب بزنیم. این روزا تو هر جمع و محفلی که میریم، چه تو مدرسه، چه دورهمیهای خانوادگی، چه حتی تو فضای مجازی، کلی حرف از “انقلاب” و “مشکلات” و “اینا چرا اینجورین” میشنویم. یه عده دارن کلی تلاش میکنن تا بگن انقلاب خوبه، یا مثلاً انقلاب چی کار کرده و چی کار نکرده. کلی تبلیغ و شعار و حرف. اما تهش چی؟ چرا به نظر میاد این همه تلاش، اونجوری که باید و شاید، به دل خیلیامون نمیشینه؟ چرا حس میکنیم یه جای کار میلنگه؟ شاید چون هنوز نتونستیم در افراد، “تغییر باور” لازم رو ایجاد کنیم تا مسائل رو عمیقتر ببینن.
جوابش رو استاد خوشمنظر تو پادکست بالاتر خیلی قشنگ و واضح توضیح دادن: تا وقتی که تغییر از درون آدمها شروع نشه، هر چقدر هم بیرون سر و صدا کنی و تبلیغ کنی، فایدهای نداره. تو میتونی کلی شعار بدی که “انقلاب خوبه”، اما اگه نتونی نگاه این نوجوون و جوون رو نسبت به خودش، نسبت به این دنیایی که داره توش زندگی میکنه، و اهدافی که تو زندگی باید دنبال کنه، عوض کنی، خب چه انتظاری داری؟
بعضی وقتا میگیم چرا فلانی انقلاب رو دوست نداره، یا چرا باهاش زاویه پیدا کرده؟ دلیلش خیلی سادهست: اون آدم الان ذهنیتش، جهانبینیش شده “خوراک، پوشاک، مسکن”. همین سه تا! یعنی خودش زندگی رو تو همین چیزای مادی خلاصه کرده. وقتی نتونیم این چیزای اولیه رو براش تامین کنیم (و این مشکلات اقتصادی واقعی هستن)، طبیعیه که اون آدم با اصل ماجرا زاویه پیدا کنه، چون **تغییر باور** نسبت به اهداف بزرگتر، در چنین شرایطی سخته. اون از اوضاع اقتصادی شاکیه، و مگه ما شاکی نیستیم؟
اینجا دقیقاً همون نقطهایه که باید یه فکری بکنیم. تو باید اول اون آدم رو بالاتر از خورد و خوراک و این چیزای مادی ببری. ببینی اون چی میخواد؟ هدفش از زندگی چیه؟ وقتی نگاه آدمها رو عوض کنی، اون موقع میبینی که حتی با وجود سختیها، خیلی از مردم بازم میگن: “درسته کلی سختی میکشیم، ولی دست از این انقلاب برنمیداریم.”
برای درک واقعی انقلاب، لازمه که روی تغییر باور افراد کار کنیم تا مفاهیم عمیقتری مثل استکبار رو درک کنند. خود انقلاب اومده بود که تو دل آدما انقلاب کنه، نه فقط تو ظاهرشون. اینکه هی شعار “مرگ بر آمریکا” بدی، در حالی که خودت هنوز نفهمیدی استکبار یعنی چی، یا استکبار درونی چیه، فایدهای نداره. اینا رو باید بدونی، باید فکر کنی، باید درکشون کنی.
من نمیگم همهی مردم اینجورین ها، سوءبرداشت نشه. حرف من اینه که اهداف اصلی انقلاب این بود که روی آدما کار کنه، نگاهشون رو عوض کنه، اونا رو بزرگتر از نیازهای کوچیکشون کنه. اما ما آدما رو ول کردیم و هی داریم تبلیغات بیرونی میکنیم، به این امید که مردم راضی بشن، ولی نمیشن.
ببین، انقلاب یه کار بزرگ و جهانی رو دنبال میکرد. یه هدفی که خیلی فراتر از مرزهای ایران بود. این هدف چی بود؟ ریشهکن کردن ظلم به انسان. نه فقط اون ظلمی که آدما رو میزنی یا شکنجه میکنی. بلکه اون ظلمی که به زور آدما رو غرق شهوت و مادیات میکنی، جوری که دیگه نتونن درست فکر کنن. یه سیستمی که مردم دنیا رو در حد “چهارپا” و “گوسفند” ببینه. انقلاب با این مشکل داشت. انقلاب گفت: “آقا، من با این مشکل دارم. تو مردم رو گوسفند میخوای. من میگم مردم نباید گوسفند باشن، مردم باید حق انتخاب داشته باشن، خودشون تعیین کنن سرنوشتشون رو.”
این نگاهیه که باعث شده حتی کسانی که خارج از جغرافیای ایران زندگی میکنن، اونایی که از دغدغههای خورد و خوراک و مسکن فراتر رفتن، تو قلب اروپا و آمریکا، با این انقلاب همراه بشن. اونا حتی تو اوج نداری و تحریم هم با این انقلاب همراه میشن، چون قدرت این انقلاب رو درک کردن. چون اونها فراتر از نیازهای مادی رو میبینن. یادته یه گروهی از فعالین فرهنگی ترکیه اومده بودن؟ میگفتن “اونجا فقط با امام خمینی همه انقلابی شدن.” چرا؟ چون ایشون وایساد روبهروی همهی زورگوییها و ستمها. این جرئت و شجاعت رو داشت که هیچکس دیگه نداشت. این درک عمیق و “تغییر باور” نسبت به اهداف انقلاب، باعث شده که حتی کسانی که خارج از جغرافیای ایران زندگی میکنن هم با این انقلاب همراه بشن.
حالا ماهایی که تو ایرانیم، شاید خیلی وقتا اصلاً نمیفهمیم تو چه اوضاعی قرار گرفتیم، کجا داریم زندگی میکنیم، و چه تأثیرات بزرگی رو دنیا میذاریم. انقلاب واقعی، همون “انقلاب از درون” که صحبتش رو کردم، از درون همون فرد شروع میشه.
پس بیا برای یبارهم که شده بشین و تکلیف خودت رو با درونت مشخص کن. ببین انقلاب درونت چی میشه؟
از این دنیای پر رمز و راز چی میخوای؟ وقتی اهداف و مسیرت واضح و روشن شد برات بیا یه جور دیگه و از ریشه به مسائل مربوط به انقلاب نگاه کن و برو دنبال حقیقتی که دنیا رو متحیر کرد.
متنی که خوندید برگرفته از دومین قسمت آلبوم صوتی “من و انقلاب” به اسم “بالاتر” از استاد خوش منظر بود…
تو قسمت سوم با پادکست “مردم” منتظرتونیم…