سلام همراه مسیرِ حقیقت!
تو پادکست «مردم» از آلبوم صوتی «من و انقلاب» میخوایم از منِ وجودمون حرف بزنیم ببینیم کجای کاریم واقعا.
یه سوال اساسی که این روزها زیاد می‌شنویم و شاید خودمون هم باهاش درگیر باشیم اینه: “آقا، اصلاً رای دادن ما چه فایده‌ای داره؟ این همه سال رای دادیم، اینم از اوضاع اقتصادی و وضع زندگیمون! «نه به جمهوری اسلامی، رای بی رای!»
شاید وقتشه که به جای این حرف‌ها، به انتخاب آگاهانه فکر کنیم و ببینیم چطور می‌تونیم با درک درست، واقعاً تأثیرگذار باشیم.
راستش رو بخوای، این حرف‌ها خیلی آشناست و خیلی‌ها این روزها از این جملات تو هر بازه انتخاباتی درباره‌اش حرف میزنن و ذهن مردم رو درگیر چنین مسائلی میکنن‌. اما برای یک بار هم که شده بیاین یه کم عمیق‌تر به ماجرا نگاه کنیم، اونم با راهنمایی‌های استاد علیرضا خوش‌منظر تو پادکست “مردم” که بصورت فشرده در موردش توضیح دادن.


اصل ماجرا: قدرت “انتخاب آگاهانه”

یکی از نکات مهم اینه که مردم بیان تو یه فضایی که “آپشن”‌های مختلفی داره! منظورم از آپشن، آدم‌ها و نماینده‌های مختلف با تفکرات و سلیقه‌های گوناگونه. که بالاخره از یه سری فیلترها رد شدن و خب ممکنه نقدهایی هم وارد باشه، اما انصافاً یه تنوعی وجود داره، اثباتش هم اینه که طی دهه‌های گذشته دیدیم چطور افکار مختلفی وارد جامعه شدن.


اینجاست که نقش ما پررنگ می‌شه:

مردم باید اینقدر فهم و درک پیدا کنن که بدونن کدوم گزینه واقعاً به دردشون می‌خوره و بدونن کدوم رو انتخاب کنن. وقتی بدون هیچ فکر و تحقیق، فقط از روی “شکم” یا امثال چنین تفکرهایی میری رأی میدی، طبیعیه که اون آدم هم شاید اون کسی نباشه که بتونه مشکلاتت رو حل کنه و شخص بدرد بخور تو نیست. این یعنی نادیده گرفتن انتخاب آگاهانه.


چرا غر می‌زنیم؟ ریشه‌یابی یه مشکل همیشگی!

نقطه تلخ ماجرا اینجاست!
همین منی که با همین ملاک‌های سطحی رفتم و رأی دادم، بعد از چند وقت بلند می‌شم اعتراض می‌کنم که: «آخه چرا وضع اقتصاد این شکلیه؟ چرا فلان کار رو کردن؟» بعد اگر بهش بگی:« دوست عزیز، خودت به این آدم رأی دادی! با چه معیاری انتخابش کردی؟» در جواب می‌گه :«اگه خوب نبود، پس چرا نظام تأییدش کرد؟ چرا اجازه دادن کاندیدا بشه؟!»
این یعنی چی؟! این یعنی هم حافظه تاریخی‌مون ضعیفه و هم از پذیرش مسئولیت انتخابمون فرار می‌کنیم. بعدش هم نتیجه می‌گیریم: «دیگه هیچ وقت رأی نمی‌دم!»
دقیقاً همین نقطه‌ست که مشکل شروع میشه: ما نتونستیم به انتخاب آگاهانه برسیم.


قدم تو مسیر اشتباه نزار رفیق!

حتی بعضی‌ها متاسفانه یه قدم فراتر میرن و می‌گن “آقا بذارید اصلاً مردم رای ندن، چون اگر هم بدن به فلان حزب رأی میدن‌ و نباید اینجوری بشه پس ماها که حزب‌اللهی هستیم میریم و مجلس رو پر می‌کنیم!”
واقعاً نمی‌فهمم این تفکر رو، انگار کلاً منطق انقلاب و مشارکت رو نفهمیدن. به جای اینکه بیایم و بگیم “من کم‌کاری کردم، نرفتم گفتگو کنم و مردم رو متقاعد کنم که مشارکت کنن و ملاک‌هاشون رو بسنجن تا انتخاب درست‌تری داشته باشن”،
میگیم “همون بهتر تو رای ندی!” اینجاست که اهمیت انتخاب آگاهانه از یاد میره.


گره کجاست؟ مسئولین از کجا میان؟!

حالا یه سوال مهم‌تر: به نظرتون چرا اوضاع اقتصادی ما خرابه؟
چی می‌شه که به مشکل اقتصادی می‌خوریم؟ ریشه‌اش کجاست؟ اختلاس؟ خب درسته، اختلاس بخشی از مشکله، اما ریشه اصلی مشکلات اقتصادی قطعاً اختلاس نیست. پس این مشکلات اقتصادی که گریبان‌گیرمون شده، ریشه‌اش کجاست؟
مدیریت اشتباه رو کی انجام میده؟ مسئولین!
مسئولین رو کی انتخاب می‌کنه؟
این زنجیره به کجا می‌رسه؟ باید به یه جایی برسه دیگه! مگر اینکه بگیم آمریکا و انگلیس میان انتخاب می‌کنن، یا یه سری آدم از فضا میان و مسئولین ما رو انتخاب می‌کنن!
میدونی، مسئولین ما از مریخ پرتشون نکردن پایین که مردمم کاری باهاشون نداشتن و مستقیم رفته باشن‌ تو اداره و وزارتخونه‌ها و مجلس رو پر کرده باشن!
نه بابا، خودت رفتی به اینا رای دادی! این یعنی نتیجه‌ی عدم انتخاب آگاهانه.


از خودت بپرس:« رأی من چه چیزی رو عوض میکنه؟»

بیاین این رو همین الان حل کنیم: اگه اون بنده خدا رفته اونجا، یه جوری من انتخابش کردم که رفته! مشکل از همین “کوچک شمردن” ماجراست. فکر می‌کنیم “نه، من که حالا فرقی نمی‌کنه چی بگم، انگار با یه رای چی می‌شه حالا!” دقیقاً همین جمله “انگار با یه رای من چی می‌شه” الان تو ذهن میلیون‌ها نفره.
اگه چند میلیون “من” مثل شما همین فکر رو بکنن و مشارکت نکنن، قطعاً نتیجه عوض می‌شه. اینجا اهمیت انتخاب آگاهانه خودش رو نشون میده.


قطره قطره هایی‌ که دریا میشن!

اشتباه بزرگ ما «کوچک دیدن نقش خودمون» هست. ما فکر می‌کنیم یه رأی چه اثری می‌تونه داشته باشه؟ اما اگر میلیون‌ها نفر مثل ما همین فکر رو بکنن و تو انتخابات شرکت نکنن، قطعاً نتیجه عوض می‌شه. جامعه از تک‌تک ما تشکیل شده. اگر هرکدوم وظیفه
خودمون رو درست انجام بدیم، اینجاست که کل جامعه به سمت بهتر شدن حرکت می‌کنه. پس انجام وظیفه، نیازمند انتخاب آگاهانه است.

نکته آخر…
حالا در ادامه ممکنه بگی:« الان جامعه رو می‌خوای چیکار کنی، میتونی با این رأی ها درستش کنی؟»
من میگم:« تو نقش خودت رو ایفا کن!» اگه هر کس خودش همین حرف رو به خودش بگه، جامعه درست میشه. مشکل اینجاست که دقیقاً همون “من”، اولین گام رو به خودم نمیگم و اینجا گره اصلی کار ماست !
با چند سؤال ساده می‌تونیم به این نتیجه برسیم و اطرافیانمون‌ رو به این نتیجه برسونیم که ما در قبال کسانی که انتخاب می‌کنیم، مسئولیم و باید انتخاب آگاهانه داشته باشیم.
پس قبل از هر تصمیمی، یک لحظه درنگ کنیم، مسئولیت‌مون رو بپذیریم و با فکر و تحقیق، درست انتخاب کنیم. این مهم‌ترین بخش رسیدن به انتخاب آگاهانه است.
متنی که خوندید برگرفته ازسومین قسمت آلبوم صوتی “من و انقلاب” به اسم “مردم”  از استاد خوش منظر بود…

  1. مردم علیرضا خوش منظر ۴:۰۰


اینکه تا الان همراهِ ما این ماجراجویی به دنبال حقیقت بودی یعنی یه فرد دغدغه‌مند هستی اما این داستان همینجا تموم نمیشه بیا تا تو قسمت بعدی یعنی پادکست «مصر» جدی تر از خودمون و اتفاقات اطرافمون حرف بزنیم..