در این مقاله به تالیف علیرضا خوش منظر و موسسه تربیتی رسانه ای اسرا قصد داریم بررسی کنیم که وقتی صحبت از آزادیهای اجتماعی و قوانین اجتماعی میشه، چطور میشه تعادلی بین آزادی فردی و امنیت اجتماعی برقرار کرد. مخصوصاً در شرایطی که گشت ارشاد و نظارتهای اجتماعی حذف بشن.
وقتی جامعه بدون گشت ارشاد باشه:
تصور کن توی یک همایش بزرگ توی دانشگاه نشستی. وسط صحبتها، یکی از دخترها بلند میشه و با صدای بلند اعتراض میکنه: “آقا این چه وضعی رو درآوردید؟ این همه اجبار و قانون! چرا فقط محدودیتها؟ بس کنید!” و در ادامه میگه که دیگر تحمل قوانین اجتماعی رو نداره و خواستار آزادی بیشتره.
در این شرایط، سکوت همه سالن رو گرفته و همه منتظرن ببینن که واکنش من چیه. من به این دختر گفتم: «ببین، من فقط یه سوال ازت میپرسم و بعدش هر چیزی که بگی، قبول!» اون دختر آروم شد و گفت: «باشه، بپرس.»
من گفتم: «تصور کن تو توی دنیایی زندگی میکنی که دیگه هیچ گشت ارشادی وجود نداره. نه قانون، نه چارچوب و نه هیچ اجباری. آزادی تام و تمام. حالا دست یک بچه ۷، ۸ ساله رو گرفتی و داری تو خیابون راه میری. میبینی که یک فرد بزرگسال با بدترین و برهنهترین حالت ممکن توی جامعه حضور داره. واکنش تو چیه؟»
تصور کن در خیابان با چنین صحنهای مواجه میشی. فردی که در حالت برهنه در حال حرکت در خیابونه. حالا، واکنش شما به این رفتار چیه؟ آیا به اون فرد میگی لباس بپوش؟ یا میگی هر کسی حق داره خودشو آزادانه نشون بده؟ این وضعیت برای جامعهای که بچهها و نوجوانها در اون زندگی میکنن چه پیامی داره؟
آیا به واقع میشه در چنین دنیایی به کودکانی که از کنار این صحنهها عبور میکنن، آسیب روحی و روانی نرسوند؟ تربیت جنسی کودکان در چنین جامعهای چطور میشه؟ ذهن بچهها در مواجهه با چنین رفتارهایی چه تاثیری میگیره؟
در دنیای بدون گشت ارشاد، هر کسی میتونه هر جوری که میخواد رفتار کنه. ولی آیا این آزادی بیپایان برای جامعه، به خصوص کودکان و نوجوانها، مناسب هست؟ وقتی هیچ قانونی وجود نداشته باشه که جلوی چنین رفتارهایی رو بگیره، جامعه به چه سمتی میره؟
در چنین شرایطی، هر کسی ممکنه هر رفتار و پوششی که بخواد داشته باشه. حالا چه میشه وقتی فردی بخواد در ملاعام به رفتارهایی پردازه که آسیبهای زیادی برای جامعه ایجاد کنه؟ مثل عمل جنسی در خیابانها. در دنیای بدون قوانین، هیچ نظارتی بر این رفتارها وجود نخواهد داشت.
وقتی هیچ چارچوب و قانونی وجود نداشته باشه، شاید آزادی فردی بیش از حد به جامعه آسیب بزنه. گشت ارشاد یا قوانین مشابه، به نوعی نظارت اجتماعی هستن که هدفشون جلوگیری از بروز ناهنجاریها و حفظ امنیت اخلاقی جامعهست. اگر این نظارتها نباشن، ممکنه جامعه به سمت خطرات بزرگتری پیش بره.
باید بپذیریم که انتخابهای ما همیشه فقط به خودمون مربوط نیست. رفتارهای اجتماعی و فردی ما بر روی دیگران و بهویژه کودکان تاثیر میذاره. از این رو، داشتن یک نظارت اجتماعی اصولی، حتی با وجود اشتباهاتی که در روشهای اجرایی ممکنه وجود داشته باشه، همچنان ضروریه.
در نهایت، سوال اصلی اینه که آیا میشه جامعهای آزاد و بدون قوانین رو متصور شد؟ یا اینکه باید قوانینی برای نظارت و امنیت اخلاقی وجود داشته باشه که حد و مرز آزادی رو مشخص کنه؟ بدون شک انتخابهای فردی میتونن بر دیگران تاثیر بذارند، بنابراین باید به این نکته توجه کنیم که هر آزادی به چه شکلی میتونه به جامعه آسیب برسونه و چه تاثیری بر روی نسلهای آینده بذاره.
آیا فکر میکنید که در یک جامعه آزاد و بدون نظارت، وضعیت بهتر خواهد بود؟ یا نظارتهای اجتماعی مثل گشت ارشاد ضروری هستن؟رو در بخش کامنتها با ما در میون بذارید!
برای دیدن لقمه دوره دنیای بدون گشت ارشاد و توضیحات جامع تر با تدریس علیرضا خوش منظر اینجا کلیک کنید