جریمه، فرهنگ، اجبار؛ داستان چیه؟
سلام رفقا
اینبار میخوایم در مورد یه موضوعی حرف بزنیم که شاید خیلیهاتون تو جامعه باهاش درگیر باشین: «چرا باید یه چیزی رو به زور به ما تحمیل کنن؟ چرا باید جریمه بشیم تا یه فرهنگ به زور به مردم تحمیل بشه که آخرشم نتیجه نداره؟» مخصوصاً وقتی پای مسائلی مثل حجاب و پوشش وسط باشه.
مسئله اینشکلی باید بررسی بشه، اول از همه، باید ببینیم کلاً جریمه کردن کار خوبیه یا بد؟ آیا اصلاً میتونه کمکی به فرهنگسازی بکنه؟
راستش رو بخواین، تو تمام کشورهای دنیا، جریمه در کنار تشویق مورد توجه قرار گرفته، از رانندگی گرفته تا خیلی چیزهای دیگه، هم تشویق میکنن افرادی رو که قانون رو رعایت میکنن و هم برخورد جدی میکنن با کسانی که از قانون سرپیچی میکنن.
به یه چیزی مثل رانندگی توجه کنین. اگه قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت نکنین، چی میشه؟ جریمه میشین، شاید گواهینامهتون رو بگیرن، حتی شاید ماشینتون رو هم توقیف کنن!
جالبه که بدونین خیلی از همین خارجیها که ما فکر میکنیم «خیلی بافرهنگن»، دقیقاً به خاطر همین جریمههای سنگین و سختگیرانه مثل مچاله کردن ماشین و محرومیت از رانندگی و… که قوانین رو رعایت میکنن. طرف فکر میکنه «اگه این کار رو بکنم، اینقدر اذیت میشم و هزینه میدم که اصلاً نمیارزه!» واسه همین دیگه سمتش نمیره. اینجوری نیست که همه فقط چون «کار خوبیه» قانون رو رعایت میکنن. خیلی وقتها، ترس از جریمه و عواقبش، باعث میشه که آدمها قانون رو رعایت کنن.
پس اصل اینکه بگیم برای فرهنگ سازی جریمه حذف بشه از این فرایند اشتباهه، حالا این حرف یعنی جریمه کردن خوبه؟ نه لزوماً، اما یه ابزاره که میتونه مؤثر باشه اما اینکه در چه جایگاهی باید قرار بگیره یه بحث جداست.
بهترین حالت اینه که هم تشویق باشیم برای کسایی که قانون رو رعایت میکنن، هم با کسایی که رعایت نمیکنن، برخورد و جدیت صورت بگیره. البته این برخورد باید منطقی و قانونی باشه.
حالا فرض کنین یه قانونی هست، مثلاً در مورد پوشش. شما با گفتگو، با تشویق، با توضیح دادن، مهربونی و… تلاش میکنی طرف قانون رو رعایت کنه. اما طرف میگه «نه، دوست ندارم، دلم نمیخواد!» اینجا دیگه چیکار میشه کرد؟
در واقع، وقتی همه راهها رو امتحان کردی و طرف بازم قبول نکرد، شاید لازم باشه که جریمهای در نظر گرفته بشه. هم جریمهای که اونقدر سنگین باشه که دیگه طرف فکر شکستن قانون رو از سرش بیرون کنه. این یعنی اینکه قانونشکنی هزینه داشته باشه و هم برخورد قانونی و انضباطی برای اینکه فرد نسبت به اون قانون عملکرد مثبتی پیدا کنه.
البته، این حرف یعنی که جریمه باید آخرین راهحل باشه، نه اولین راهکار!
اما اینکه بگیم کلاً جریمه نباید باشه، شاید یه کم سادهانگاری باشه.
اینکه قوانین رو اجرا کنیم و برای کسایی که رعایت نمیکنن، عواقبی در نظر بگیریم، شاید تنها راه نباشه، ولی یه بخشی از ماجراست. مهم اینه که بدونیم چرا این قوانین هستن و هدفش چیه.
و البته، اینکه با همه اینها، برخوردها انسانی و منطقی باشه.
مطلبی که خوندید برگرفته از یکی از پادکستهای استاد خوشمنظر، به اسم “جایگاه جریمه در قانون پوشش” هستش …
در ادامه میتونین این پادکست رو گوش کنید و توضیحات بیشتر رو در دوره دنیای بدون گشت ارشاد؟! دنبال کنید.